کرمان شهر شش دروازه
کرمان یکی از کلانشهرهای ایران و مرکز استان کرمان پهناورترین استان ایران درجنوب شرقی این کشور واقع است. جمعیت این شهر طبق سرشماری بر اساس آمار سال ۹۰ معادل ۵۳۴٬۴۴۱۱ نفر بوده است.
جمعیت کلان شهر کرمان به دلیل عدم رسمی شدن سکونت گاههای غیررسمی از سوی دولت و استفاده حاشیه نشینها از امکانات شهری و عدم تناسب بودجه تخصیص یافته با جمعیت واقعی تا ۷۱۲۰۰۰ نفر هم میرسد.
کرمان یکی از پنج شهر تاریخی ایران است. وسعت شهر کرمان حدود ۱۳۰۰۰۰ هکتار است و به دلیل وسعت شهری و جمعیت کرمان، این شهر جزو کلانشهرهای ایران طبقهبندی شدهاست. شهر کرمان، یک مرکز جمعیتی و بزرگترین شهر در منطقه جنوب شرق ایران است.
کرمان به لحاظ صنعتی، سیاسی، فرهنگی و علمی مهمترین شهر جنوب شرق کشور است. حاشیهنشینی مهمترین مشکل کلانشهر کرمان است. کرمان در حال تبدیل شدن به شهری الکترونیکی است و این شهر به عنوان پایلوت دولت الکترونیک انتخاب شدهاست و در برنامههای توسعه کشور باید به شهری الکترونیکی تبدیل شود.
شهر کرمان با ۱۷۵۶۶ متر ارتفاع از سطح دریا، سومین مرکز استان بلند و مرتفع ایران محسوب میشود و همین امر باعث اعتدال نسبی هوای شهر کرمان در تابستان شده است.
شهر شش دروازه
شهر شش دروازه نامی است که مردم به واسطهٔ آن که کرمان در گذشته شش دروازه داشتهاست، بر آن نهادهاند.
شهر کرمان سابقا دارای شش دروازه بود و حصاری دور تا دور داشت. بیرون حصار به فاصله چهار تا شش متر خندق بود و به فاصله هایی در حدود سیصد متر و بعضی جاها پانصد متر برج هایی داشت و در دو طرف هر دروازه یک برج آجری ساخته شده بود. بقیه برج ها و حصار از گل رس بود. عمق خندق ها در بعضی جاها هشت متر و بعضی جاها شش متر بود و حصار دور تا دور شهر تقریبا ده کیلومتر بود. شش دروازه فوق هر کدام اسمی مناسب به خود داشت.
در سال ۱۲۹۳ ه. ق دور شهر کرمان با حصاری که طول آن از دروازه خراسانی (دروازه گبری) در شمال تا دروازه رق آباد در جنوب و عرض آن از دروازه وکیل در شرق تا دروازه ارگ در غرب بابرج و بارو و خندقهایی به عرض تقریبی ده متر و عمق چهار متر، محصور بودهاست.
این شش دروازه عبارتند از:
۱.دروازه وکیل
دروازه وکیل یا دروازه مسجد این دروازه را چون محمد اسماعیل خان وکیل الملک طاب ثراه بنا نهاد، موسوم به دروازه وکیل است ولی چون نزدیک به مسجد جامع بوده مردم به آن دروازه مسجد میگفتند.
این دروزاه در اول بازار میدان مظفری واقع شده بود و یکی از دروازه هایی بود که جمعیت زیادی از آن داخل و خارج می شد و بیشتر بار و میوه که از ماهان و سرآسیاب فرنگی و شهداد (که سابقا به آن خبیص می گفتند) و همچنین انگوری که از سیرچ و گلباف (که سابقا کوک نامیده می شد) وارد کرمان می شد، راه عبورشان از همین دروازه بود و نیز زواری که از راه لوت که از طریق اوارات می بایست به مشهد مقدس بروند از همین دروازه خارج می شدند. این دروازه به دستور سلطان محمد مظفر، بانی مسجد جامع کرمان در بهترین محل شهر ساخته شد و سر در داشت و دو طرف آن کاشی کاری شده بود؛ و آیاتی از قرآن روی کاشی های آبی رنگ حک شده بود که منظره بسیار جالبی داشته است. دروازه مسجد چون رو به خرابی گذارده بود و در صدد تعمیر آن بر نیامدند، در سال ۱۲۹۶ شمسی چون خطر فرو ریختن داشت، آن را خراب و عده ای کاشی ها و آجرهای آن را بردند. محل این دروازه درست در اول بازار مظفری بود و در حال حاضر اثری از آن باقی نیست. این دروازه در شرق شهرکرمان قرار داشتهاست.
۲.دروازه ناصری
دروازه ناصری یا ناصریه که در شرق محله شهر بوده و آن را نیز محمد اسماعیل خان وکیل الملک نوری بنا نهاد.
دروازه ناصریه یکی از بناهای بزرگ و بسیار عالی کرمان بوده که بر پنج دروازه ی دیگر شهر برتری داشته است. سردر و ستون های این دروازه از کاشی های سیاه و آبی و بنفش بود که اشعاری دلپذیر بر آن ها نقش بسته بود. راه شهداد و کوهپایه و زرند و راور و نای بند و دهات اطراف این قصبه ها از همین دروازه بود. در بعضی از تاریخ های کرمان نوشته اند دروازه ناصریه به دستور امیر تیمور گورکانی ساخته شده است ولی این روایتی ضعیف است و بعضی عقیده بر آن دارند که این دروازه به دستور امیر شاهرخ ساخته شده و دروازه ناصریه و برج و خندق اطراف به دستور او تعمیر و مرمت شده است. خلاصه این دروازه یکی از دروازه های قدیمی کرمان بوده و موقع هجوم لشکریان آقا محمدخان قاجار، لطفعلی خان زند از همین دروازه به طرف بم فرار نموده است. محل دقیق این دروازه در طرف راست خیابان ناصریه بود و امروز اثری از آن باقی نیست و در سال ۱۳۰۸ شمسی به دستور بلدیه وقت خراب شد. خیابان ناصریه به مناسبت اسم همین دروازه که در آن قرار داشته، ناصریه نامیده می شود. این دروازه در شمال شرقی شهرکرمان قرار داشتهاست.
۳.دروازه خراسان
این دروازه را چون رو به خراسان باز میشده دروازه خراسان نام نهاده بودند؛ و همچنین مشهور بهدروازه گبری به دلیل مجاورت با محلهای در خارج شهر که در آن زرتشتیان سکونت داشتهاند، بوده.
این دروازه چون متصل به محله گبرخانه بوده به نام دروازه گبری معروف بوده است. این دروازه درست مقابل دروازه رق آباد واقع و فاصله بین این دو درست شش کیلومتر و ارتفاع این دروازه قریب سه متر بوده و گویند موقعی که نادر شاه در سفر دوم به کرمان آمد از همین دروازه با اسب وارد شهر شد و چون دروازه را با قالی و شال زینت داده بودند نادر متوجه کوتاهی دروازه نشد و با اسب که داخل شد پشت سرش به چارچوب گرفت و خراش برداشت، حاکم شهر خاندان قلی بیک را مورد عتاب و خطاب قرار داد و آن بیچاره را به طرزی هولناک اعدام نمود. این دروازه چون بر سر راه خبیص (شهداد) و دهات زرند و راور و کوهپایه واقع شده بود همه روز بارهای میوه و هندوانه و خربزه زیادی وارد شهر می شد و دروازه بان های آن درآمد خوبی داشتند. این دروازه نیز بسیار قدیمی است و در همان اوان که محل گبرخانه را ساخته اند این دروازه را هم احداث نموده اند. دروازه گبری در وسط خیابان ابوحامد در اول خیابان شمال جنوبی قرار داشت و در سال ۱۳۱۰ شمسی به دستور بلدیه وقت خراب شد و امروز اثری از آن باقی نیست. این دروازه در شمال شهرکرمان قرار داشتهاست.
۴.دروازه سلطانی
دروازه سلطانی که به حکم سلطان شاهرخ باز شده و دروازه دولت هم نامیده میشود.
این دروازه در حد شمالی ارگ دولتی واقع و محل آن درست در اول کوچه دبیرستان بهمنیار داخل خیابان شریعتی و قریب صد متر داخل کوچه درحد راست بوده است. عبور و مرور از این دروازه کمتر از سایر دروازه ها صورت می گرفته است، زیرا در حد جنوب غربی شهر که ارگ دولتی نیز در همین محل واقع بوده جمعیت کمی زندگی می کردند و افراد یکی دو محله از شهر راه عبورشان از این دروازه بوده و آن دو محله هم یکی محله کلیمی ها و دیگر محله دولت خانه بوده که شاهرخ زندی حاکم کرمان در عصر کریم خان آن را ساخته است. پاسداران این دروازه از سایر دروازه ها بیشتر بودند، چون متصل به ارگ دولتی بود. در تابستان بیشتر خربزه و هندوانه که از دهات اختیارآباد و زنگی آباد و حسن آباد و غیره به شهر می آمد، از همین دروازه وارد شهر می گردید. این دروازه به نام دولت نیز خوانده می شد. این دروازه چون رو به خرابی و انهدام نهاده بود، قبل از سایر دروازه های دیگر کرمان خراب شد و امروز اثری بجز اسم از آن باقی نیست.این دروازه در غرب شهرکرمان قرار داشتهاست.
دروازه ارگ که آن را دروازه باغ یا دروازه باغ نظر نیز میگویند چون ارگ ومیدان مشق وتوپخانه و منزل ایالت است. در سال۱۲۲۵ ه. ق به امر ابراهیم خان ظهیر الدوله ساخته شده و به سمت شمال باز میشده.
این دروازه چون جلو باغ نظر که امروزه به آن باغ ستاد می گویند، واقع شده بود؛ به همین مناسبت به آن دروازه نظر و بعضی اوقات هم به آن دروازه ارگ می گفتند. از این دروازه ایاب و ذهاب افراد شخصی صورت نمی گرفته و بیشتر روزها بسته بوده است و هر موقع حکومت یا مأمورین حکومتی می خواستند وارد و یا خارج شوند دروازه باز و بسته می شده و نیز حکامی که معزول می شدند در بیرون همین دروازه میدان کوچکی بوده که آنجا با مردم و مأمورین خداحافظی می کردند و سپس با همراهان که می بایست به تهران بروند سوار بر اسب شده و نقل مکان می نمودند. همچنین حکومت تازه وارد هم از همین دروازه وارد ارگ دولتی می شده است. این دروازه را میتوان یکی از دروازه های دولتی و مخصوص به مأمورین دولت دانست و هر موقع جشن های دولتی رخ می داد این دروازه را با قالی و پارچه های اطلس و چراغ زینت می دادند. این دروازه از آجر سفید و نیمه آجرهای ضربی ساخته شده بود و کاشی در آن به کار نرفته و گویا بر در آن سنگ مرمر سفیدی نصب و اسم بانی و تاریخ اتمام دروازه بر آن سنگ منقوش بوده است. این دروازه تا سال ۱۲۹۶ شمسی پابرجا بود و در اواسط همین سال به دستور رئیس قشون کرمان (سردار نصرت) خراب شد و خندق های اطراف آن را پر و مسطح کردند. غیر از این دروازه در محل میدان ارگ فعلی روبروی در ورودی بازار دروازه کوچکی وجود داشت که آن هم دروازه ارگ می نامیدند و در طرف چپ این دروازه اداره نظمیه قرار داشت و تمام ادارات حکومتی در محوطه دروازه ارگ و دروازه نظر قرار داشته که در حال حاضر نیز بیشتر ادارات دولتی درهمان اراضی ساخته شده است. این دروازه را نیز در سال ۱۳۰۰ شمسی خراب و خندق های اطراف آن را پر کردند.این دروازه در غرب شهرکرمان قرار داشتهاست.
دروازه رق آباد (دروازه ریگ آباد)
این دروازه در سال ۱۳۱۱ هجری به امر عبد الحسین میرزای فرمانفرما-سالار لشکر-بنا شده است و به دروازه ریگ آباد نیز معروف بوده.
این دروازه چون هم مرز اراضی رق آباد بود، به این مناسبت بنام رق آباد (یا ریگ آباد) خوانده می شد. این دروازه بر سر راه ماهان، جوپار، گلباف، رابر، راین، جیرفت، بافت و توابع جنوبی که در جنوب شرقی کرمان واقع بودند قرار داشت و هر صبح و شام قافله های سنگین و مسافرینی بی شمار خارج و داخل شهر می شدند. مخصوصا ایام تابستان که میوه از دهات اطراف به شهر حمل می شد، چنانچه شب می آمدند که دروازه بسته بود بیرون دروازه می ماندند تا باز شود و چنانچه اذان صبح می رسیدند، به موقع بود و می توانستند با مختصر بازرسی داخل شوند. خلاصه ازدحام زیادی توام با صدای حیوانات به گوش می رسید و دروازه بان وظیفه داشت بارهای
ی که به شهر حمل می شد را بازرسی نماید و چنانچه میوه فاسد یا گوشت مانده می دید، آن ها را در خندق می ریخت و صاحب آن را بازداشت می کرد و همچنین اشخاص مشکوک را به شهر راه نمی دادند مگر آن که ضامن و معرف بدهند. سر در این دروازه ها ستون هایی بود که به شکل مناره ساخته شده بود. تمام کاشی کاری و اشکالی از پهلوانان از جمله رستم و سهراب و پهلوان اسد بمی که پهلوانی بنام بود نقش بسته بود و درب آن از چوب محکم ضخیم از چنار یا گردو به ارتفاع چهار متر و پهنای سه متر تا سه متر و نیم ساخته شده بود و گُل میخ های آهنی به آن نصب و از داخل شب بندی آهنی داشت که با قفلی بسیار بزرگ باز و بسته می شد. دروازه بان ها از گروه شش نفری تا هشت نفری و در موقع خطر از گروهی چهل نفری تشکیل می شدند و این عده کشیک داشتند و دو نفر دائما می بایست بیدار و مواظبت نمایند تا کسی در را باز ننموده، داخل و خارج نشود و برای استراحت این گروه در داخل دروازه در دو طرف، اطاق های متعدد ساخته شده بود و دروازه بان ها در همین اطاق یا منزل استراحت می نمودند.
دروازه بان ها از بعضی بارهایی که از خارج شهر وارد می شد پول می گرفتند و این یک نوع مالیات بود به نام نواقل. در آن زمان چون وسایل حمل و نقل ماشینی موجود نبود تمام خوار و بار و قماش و شکر و قند که از هندوستان با کشتی به بندرعباس وارد می شد از آن بندر بوسیله شتر و قاطر حمل و به سیرجان یا بافت و از آن محل اشخاصی که الاغ زیاد داشتند و حرفه آن ها همین کار بود آن امتعه را به کرمان حمل و تحویل تجار هندو داده کرایه دریافت می داشتند و بیشتر این قافله ها از همین دروازه رق آباد وارد می شد. یکی از این اشخاص ششصد الاغ باربر داشت و پنجاه نفر عمله و مجهز به اسلحه مانند تفنگ و ده تیر و غیره بود. این دروازه در سال ۱۳۱۴ شمسی به دستور شهرداری که سابقا بلدیه نامیده می شد خراب و خندق های اطراف آن را پر نمودند. این دروازه درست مقابل مسجد قائم خیابان احمدی در پنجاه متری رو به روی آن مسجد واقع بود که امروز اثری از آن به جای نمانده است. این دروازه در جنوب شهر کرمان قرار داشتهاست.
ریشه نام کرمان
کرمان در گذشته نامهای دیگری چون بوتیا، کرمانیا، کارمانا و گواشیر داشتهاست.
نام کرمان را در کتیبههای داریوش میتوان دید. در آنجا کرمان نام ناحیهای است که از آن چوب یاک برای کاخهای هخامنشی حمل میشود. نوشتههای یونانی هم آن را کرمان خوانده و مردم کرمان را تیرهای از پارسیان گفتهاند.
از ریشه ” کر” چندین واژه ٔسانسکریت در دست است و بر این مبنا چند فرض در رابطه با معنای واژهٔ کرمان در دست است:
کرمن به معنی کار و کوشش و وظیفه و نیز کارکن و کوشا، کرمینه به معنی ماهر و استاد، کرمان بندا به معنی کاربنده یا وظیفهشناس و واژههای دیگر که از کرمان ساخته شدهاند، همه معنی کار و کوشش را میرسانند و بنابراین کرمان به معنای سرزمین کوشش و کار است.
ریشهٔ دیگر کر که «کری» تلفظ میشود و به معنی بریدن و کشتن و جنگیدن است و واژههای کارد، پیکار و کارزار نیز از آن است که بر این مبنا کرمان به معنای سرزمین جنگ و پیکار است.
فرض سوم این است که کرمان واژهای اسطورهای است و از واژهٔ کریمان پدر نریمان گرفته شدهاست. چنانکه در فرهنگ آنندراج میخوانیم: کریمان پدر نریمان آن شهر را به نام خود بنا نهاده. بر این مبنا باید فرض کرد که در اوستا و سانسکریت، کرمان به معنای کوشا، و نریمان به معنای مردانه باشد.
به باور فریدون جنیدی پژوهشگر زبانهای باستانی و ایرانشناس، واژهٔ کرمان از کِر به معنای کوه و مان (پسوند مکان) تشکیل شده و به معنای سرزمین کوهستانی است که با توجه به موقعیت کوهستانی شهر و استان کرمان بیش از دیگر فرضیهها مقرون به واقعیت مینماید.
موقعیت جغرافیایی و تقسیمات سیاسی
استان کرمان در جنوب شرقی فلات مرکزی و بین ۵۳ درجه و ۲۶ دقیقه تا ۵۹ درجه و ۲۹ دقیقه طول شرقی و ۲۵ درجه و ۵۵ دقیقه تا ۳۲ درجه عرض شمالی قرار دارد.
این استان از شمال به استانهای خراسان جنوبی و استان یزد، از شرق به استان سیستان و بلوچستان، از غرب به استان فارس و از جنوب به استان هرمزگان محدود میشود. مساحت استان کرمان در سال ۱۳۸۸ معادل ۱۸۳٫۱۹۳۳ کیلومتر مربع بوده و از لحاظ وسعت بزرگترین و پهناورترین استان کشور به حساب میآید. این استان در تقسیمات کشوری سابق ایران استان شماره ۸۸ کشور بود.
براساس آخرین تقسیمات کشوری، استان کرمان دارای۲۲ شهرستان، ۶۳ شهر، ۵۳ بخش و۱۴۳ دهستان است.
شهرستانهای آن عبارتند از:
انار، بافت، بردسیر، بم، جیرفت، رابر،راور، رفسنجان، رودبارجنوب، ریگان، زرند، سیرجان، شهربابک، عنبرآباد،
فهرج، قلعه گنج، کرمان، کوهبنان، کهنوج، منوجان، نرماشیر، ارزوییه.
جغرافیای طبیعی کرمان
بیشتر نقاط شهر کرمان با کوه احاطه شدهاست. متوسط ارتفاع شهر کرمان از سطح دریا ۱۷۵۵ متر است. شهر کرمان نیز خود در کنار کوه صاحب الزمان قرار گرفتهاست. کرمان شبهای زمستانی بسیار سردی دارد. کوههای جوپار و پلوار و جفتان در جنوب و جنوب شرق کرمان در تمام طول سال برف دارند. شهر کرمان در عرض جغرافیایی ۳۰٫۲۹ و طول جغرافیایی ۵۷٫۰۶۶ قرار گرفتهاست.
آب و هوای کرمان
متوسط مقدار باران در طول سال در کرمان معادل ۱۲۲٬۷ میلیمتر است. بطور کلی آب و هوای این شهر به دلیل ارتفاع زیاد از سطح دریا به نسبت خنک و معتدل است.
کرمان سومین مرکز استان مرتفع ایران بعد از شهرکرد و یاسوج است، و همین امر باعث شدهاست که در مقایسه با شهرهایی مثل یزد، زاهدان، بیرجند، قم، شیراز، اصفهان و تهران از هوایی خنک تر در تابستانها برخوردار باشد.
تابستانهای کرمان نسبتاً خنک و زمستانهای آن بسیار سرد است. بیشترین میزان بارش برف در شهر کرمان مربوط به سال ۱۳۵۱ بوده است که با ۴ روز بارش برف در این شهر ارتفاع برف به ۷۰ سانتیمتر رسید.