پته کرمان
پته کرمان یا پته دوزی کرمان نوعی از رودوزی یا سوزن دوزی است .پته دوزی بر روی پارچه زمینه پته که پارچهای ضخیم و پشمی است دوخته می شود که به این پارچه عریض یا شال گفته میشود.
تعریف فرهنگ معین از واژه ی پته : برگرفته از ریشه پَت ( pat ) پشم نرمی که از بُن موی بز روید و آن را به شانه برآرند و از آن شال بافند.
در لغت نامه دهخدا نیز درباره ی واژه ی پت، به جملات زیر برمی خوریم:
پشم بز، پشم زیر موی بز،… پشم نرمی که از بُن موی بز به شانه برآورند و از آن شال و کلاه و نمد و کپنک و امثال آن کنند.
آقای جمشید سروشیان در کتاب فرهنگ به دینان (دائرهالمعارف زرتشتیان)، پته را چنین تعریف میکند:
نوعی گل و بته که با دست بر روی شال های کرکی میدوزند.
مواد تشکیل دهنده پته شامل عریض (پارچه زمینه) و ریس (نخهای رنگین) میباشند.
عریض که در گذشته از آن برای دوخت دامن، کت و پالتو نیز استفاده بعمل میآمد پارچهای دستباف است که به وسیله ی دستگاههای بافندگی چوبی تولید میشد. ولی در سالهای اخیر دستگاههای چوبی جای خود را به دستگاههای تک فاز برقی دادند و پس از آن نیز تدریجابافتههای کارخانه ای جانشینی عریضهای دستباف شده و هم اکنون پتههای استان کرمانرا بیشتر اینگونه پارچههای کارخانه یی تشکیل میدهد.
ریس یا نخ پته دوزی که معمولاً در رنگهای عنابی، مشکی، سبز روشن، سبز تیره، زرد، نارنجی، قرمز، آبیتیره، سبز ماشی، لاکی و….. مورد استفاده ی پته دوزان قرار میگیرد نوعی نخ پشمیدستریس یا ریسیده شده به وسیله ی ماشین است که میزان مصرف آن به نسبت نوع نقش و ضخامت یا نازکی نخ مورد مصرف متفاوت میباشد. ولی بطور متوسط رودوزی هر متر پته بهحدود ۴۰۰ گرم نخ احتیاج دارد.
از معروفترین پتهها، روپوش مقبره شاه نعمت الله ولی در ماهان کرمان است که یکی از پرکارترین پتههای تولید شده در ایران بوده و بیش از یک قرن از عمر آن می گذرد.
تاریخچه رودوزی ها در ایران
نساجی و تاریخ لباس و انواع دوخت ها موضوعاتی کاملا مرتبط با هم هستند به این معنا که به طور مستقیم بر یکدیگر اثر می
گذارند واز همدیگر تاثیر می پذیرند، هر گاه در جامعه ای سنت و عادت استفاده از لباس های متنوع رواج د اشته باشد به پشنتوانه آن صنعت نساجی رونق می گیرد و به همان نسبت ، هر گاه در جامعه ای پارچه های متنوع تولید گردد مردمان به استفاده بیشتر از آن به هر شیوه ی دوختی ترغیب می شوند . و خواه ناخواه تحولات و تغییراتی در وضع پوشاکشان و استفاداز تزئینات روی لباس بوجود می آید.
تن پوش آدمیان درسرگذشت بس شیرین خود به مقتضای اقلیم زیست، درجه تمدن و فرهنگ، عقاید مذهبی و آداب و رسوم، دستخوش دگرگونی های بیشمار و شگفت انگیزی شده است که عوامل اجتماعی و اقتصادی و ارتباطی بویژه سلیقه و ابتکار پوشندگان درتکامل و تنوع آن سهم بسزائی داشته است.
بررسی تحول پوشاک و تزئینات دوختی روی آنها نه تنها از نظر تاریخ و هنر قابل اهمیت، بلکه دید جامعه شناسی و فهم
روانشناسی ملتها نیز بسیار شایان دقت و توجه است.
در کتاب مقدمه ابن خلدون، تالیف عبدالرحمن ابن خلدون در فصل مربوط به دستبافی آمده است که این دو حرفه (نساجی و دوخت) در میان از روزگاری کهن وجود داشته است و عامه مردم، از اینرو که صنایع مزبور بسیار کهن می باشد آنها را به حضرت ادریس (ع) که از اقدام پیامبران بشمار می رود نسبت می دهند و چه بسا که نخستین سازنده آنها را هرمس می دانندکه گاهی هم گفته شده که هرمس همان ادریس است
متاسفانه از ادریس که در آیه ۵۷ سوره مریم و آیه ۸۵ سوره انبیا در قرآن مجید نیز نامش امده زندگی نامه چندان گویایی دردست نیست …
لذا نمی توان تعیین کرد به این که این راویان چه دور ه ای را به عنوا تاریخ و پیدایش نساجی در نظر دارند وکسانی که با رجوع به منابع غیر اسلامی در صدد تحقیق پیرامون تاریخچه نساجی بوده و بیشتر به شاهنامه فردوسی نظر داشته اند، بدون آنکه اشاره ای به تاریخ بافت پارچه بکنند، فن پشم ریسی و دوخت را به دوران تهمورث دیوبند نسبت داده اند.
مهدی بهشتی پور نویسنده کتاب تاریخچه صنعت نساجی ایران، با استناد به همین نکته زمان پیدایش نساجی و دوخت را هفت هزار سال پیش فرض کرده است.